ایتا لینک

لینک ها و مطالب محبوب و مفید

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

خواص آیه ۳۳ سوره یس + معنی کلمات آیه و تفسیر و شرح آیه

خواص آیه ۳۳ سوره یس + معنی کلمات آیه و تفسیر و شرح آیه,آیه ۳۳ سوره یس,مضمون آیه و ترجمه آیه ۳۳ یس,نکات ادبی و خبر آیه ۳۳ سوره یس,تفسیر و شرح آیه ۳۳ سوره یس,خواص آیه های سوره یس,آیه قرآنی برای برای دفع مریضی برص و جذام

جهت دفع برص و جذام به مشک و زعفران نوشته با خود دارد

مضمون آیه با ترجمه فارسی :

وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ

و یک برهان برای آنان (بر این که ما مردگان را زنده می‌کنیم) آن است که زمین مرده را (به باران رحمت) زنده کرده و از آن دانه‌ای که قوت و روزی خلق شود می‌رویانیم.

معانی کلمات آیه :

«أَلأرْضُ الْمَیْتَةُ»:

مراد زمین خشک کره زمین، پیش از پیدایش حیات، و اشاره به معمّای فوق‌العاده مرموز و پیچیده و شگفت‌انگیز شروع حیات است که کسی به درستی نمی‌داند تحت تأثیر چه دلایلی در روز نخست موجودات بیجان تبدیل به سلولهای زنده شده است. یا این که اشاره به زمینهای خشک کنونی و مسأله حیات در جهان گیاهان و حیوانات و زنده شدن زمینهای مرده است که از یک سو عامل روشنی است بر این که علم و دانش عظیمی در آفرینش این جهان به کار رفته است، و از سوی دیگر نشانه آشکاری از رستاخیز است.

خبر های آیه :

۱- هر دانه و گیاهى که از زمین مى‌روید، همچون مرده‌اى است که در قیامت از گور بر مى‌خیزد. «وَ آیَةٌ لَهُمُ»

۲- براى اثبات حقّانیّت سخن خود به نمونه‌ها استدلال کنیم. «وَ آیَةٌ لَهُمُ»۳- بهترین دلیل براى عموم مردم، آن است که دائمى، عمومى، غیر قابل انکار، ساده و همه جایى باشد. «وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ»

۴- بهترین راه ایمان به معاد، دقّت در آفریده‌هاست. «الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْناها»

۵- بخش عمده‌اى از غذاى انسان را دانه‌هاى گیاهى تشکیل مى‌دهد که دقّت در آنها راهى براى ایزدشناسى است. وَ آیَةٌ …. حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ‌

نکات ادبی آیه :

آیَةٌ

«آیة» به معنای علامت و نشانه است؛ و درباره اینکه ماده اصلی این کلمه چه بوده، مورد اختلاف است:

برخی آن را از ماده «أیی» گرفته‌اند:

خواه از کلمه «أیُّ» (به معنای: کدامیک) از این ماده است (آیه را از این جهت آیه گفته‌اند که هر چیزی را از چیز دیگر (هرکدام را از دیگری) متمایز می‌کند)
یا از کلمه «تَاَیّی» به معنای «تعمد» (برافراشتن عمود و ستون) و تَثَبّت (ثابت و پابرجاماندن)‌ است از آن جهت که آیه علامتی ثابت است که متعلق خود را همواره نشان می‌دهد؛

و برخی آن را از ماده «أوی» دانسته‌اند که:

خود همین کلمه را برخی به معنای کنار هم جمع شدن دانسته‌اند (گفته می‌شود «جاء القوم بآیتهم: یعنی آن قوم با همه جماعتشان آمدند») و آنگاه وجه تسمیه «آیه» این است که حروف و کلمات را در کنار هم برای مقصودی واحد جمع می کند؛
و برخی «أوی» را به معنای قصد کردن به سوی جایگاهی برای استراحت در آن دانسته‌اند و آنگاه «آیه» به معنای وسیله‌ای است که ما را به مقصود می‌رساند.

الْأَرْضُ

ماده «أرض» در زبان عربی در معانی متعددی به کار رفته است که برخی اینها را به سه معنا برمی‌گردانند که دوتای آنها در قرآن کریم به کار نرفته است (یکی در معنای زکام و سرماخوردگی؛ دیگری در معنای «رعشه و تزلزل»). اما معنایی که با آن سر و کار داریم به هر چیزی که در موقعیت مطلب و کم قرار گرفته، نقطه مقابل سماء و عُلُو باشد

برخی معتقدند که اصل معنای آن، همین کره زمین در مقابل آسمان بوده و به تَبَعِ آن بر هر چیز مطلب و کمی در مقابل زیاد اطلاق شده

و برخی هم توضیح داده‌اند که هرگاه این کلمه در کنار «سماء» قرار بگیرد کاملا بر همین معنای مقابل «سماء» به کار می‌رود و شامل جمیع موجودات زمینی هم می‌شود؛ اما وقتی که به صورت مطلق به کار می‌رود (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ، حجر/۱۹؛ أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً، مرسلات/۲۵) غالبا خود کره زمین مورد نظر است؛ هرچند که گاه به قسمت و منطقه معینی از زمین هم اطلاق می‌شود (یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ، مائده/۲۱؛ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ‏، لقمان/۳۴) (التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج‏۱، ص۷۵-۷۶)

این کلمه، مونث مجازی است (صفات آن مونث می‌شود مانند همین تعبیر «الأرض المیتة» (یس/۳۳) یا «الأرض المقدّسه» (مائده/۲۱) هرچند جمع آن، علاوه بر «أراضی» به صورت «أَرَضُون‏» و «أرَضین»‌ هم به کار رفته که تبیین آن معرکه آراء شده است

به نظر می‌رسد که همین در مقابل «سماء» ‌بودن ظرفیتی را در این کلمه قرار داده که استعمال آن در قرآن لزوما برای اشاره به زمین جسمانی نباشد؛ چنانکه حتی برخی در توضیح آیه «اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ» (طلاق/۱۲) و نیز روایاتی که از هفت زمین در قبال هفت آسمان سخن می‌گوید این احتمال را مطرح کرده‌اند که مقصود از هر زمینی، آسمانِ تحت آسمان زیادتر است؛ و بدین ترتیب، هفت آسمان و یک زمین داریم که شش آسمانِ آن، هریک زمینی برای آسمان زیادتر از خود است. (التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج‏۱، ص۷۶-۷۷)

در احادیث، این توسعه معنایی «أرض» جدی گرفته شده و تعابیر زمین دل، زمین جان و … – دست کم به طور استعاری – رایج است؛ و برخی روایات، برخی از تعابیر «أرض» در قرآن را بر همین معانی توسعه‌یافته نیز اطلاق کرده‌اند.

کلمه «أرض» و بدون هیچ مشتقی ۴۶۱ بار در قرآن کریم به کار رفته است.

الْمَیْتَةُ

قبلا بیان شد که ماده «موت» را در اصل به معنای از بین رفتن قوت و توانایی چیزی دانسته اند و به لحاظ معنایی «مَوت» و «ممات» درست نقطه مقابل «حیات» است.

به کسی که مرده باشد «مَیِّت» گویند (یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ؛ روم/۱۹) که جمع آن «أموات» (وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ؛ فاطر/۲۲) و «موتی» (کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتی‏؛ بقره/۷۳) است. اما کسی که در حال مرگ است را «مائت» گویند و در مورد آیه «إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ‏» (زمر/۳۰) هم گفته‌اند این به لحاظ آینده است. و کلمه «مَیِّت» گاه به صورت مخفف هم به صورت «مَیْت» بیان می‌شود (أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ، انعام/۱۲۲؛ بَلْدَةً مَیْتاً، زخرف/۱۱ و زخرف/۱۱)

و زمینی را که لم‌یزرع باشد و حیات در آن جریان نداشته باشد «موات» یا «مَوَتان» (در مقابل «حَیَوان») گویند؛ و البته قرآن کریم تعبیر «مَیِّت» را برای سرزمین نیز به کار برده است: «فَسُقْناهُ إِلی‏ بَلَدٍ مَیِّتٍ»‏(فاطر/۹).

«مَیْتَة» (مردار) (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ، مائدة/۳؛ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً، أنعام/۱۴۵) به جانداری گویند که روحش بدون ذبح از بدنش جدا شده باشد، یعنی به مردارِ حیوانِ حلال گوشتی که اگر ذبح می‌شد گوشتش قابل خوردن می‌بود و البته در قرآن کریم برای زمین هم به کار رفته است (وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْناها؛ یس/۳۳)

«مِیتة» دلالت بر حالت خاص می کند؛ و برای مردنی خاص، خوب یا بد به کار می‌رود (مَات مِیتةً جاهلیَّة).

«مَوته» (إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی‏، دخان/۳۵؛ لا یَذُوقُونَ فیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولی،‏ دخان/۵۶) ظاهرا دلالت بر «دفعه واحده» (یکبار) دارد.

وقتی این ماده به باب افعال برود متعدی می شود و به معنای «میراندن» است (وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْیا؛ نجم/۴۴)

أَحْیَیْنا

ماده «حیی» (و چه‌بسا «حیو»، کتاب العین، ج۳‏، ص۳۱۷) در اصل، دست کم بر دو معنا دلالت دارد: یکی حیات و زندگانی، و نقطه مقابل مرگ؛ و دیگری حیا و شرم، و نقطه مقابل وقاحت و بیشرمی؛ البته برخی معنای اصلی را همان معنای اول دانسته و مدعی‌اند که چون بازگشت حیا و شرم به حفظ خویشتن است از ضعف و نقص و دوری از عیب و زشتی، در واقع مشتمل است بر طلب سلامت و حیات و از این جهت حیا هم به همان معنای حیات برمی‌گردد و معنای جامع مفهوم «حیات» را هم تحقق هر چیزی که قوام و بقای شیء در گروی آن است (اعم از اجزای ظاهری و باطنی و نظم آنها و شرایط لازمه) دانسته‌اند؛

این ماده برای دلالت بر معنای «حیا» در زبان عرب غالبا در باب استفعال (استحیاء) به کار می‌رود (کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیی‏ مِنْکُم‏ وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیی‏ مِنَ الْحَق؛ احزاب/۵۳)؛ هرچند در قرآن کریم ‏این ماده در باب استفعال به معنای «طلب زنده ماندن» هم به کار رفته است (یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ؛ بقره/۴۹ و ابراهیم/۶).

وقتی این ماده به باب افعال (إحیاء) می‌رود، متعدی می‌شود (زنده کردن) و استعمال این ماده در باب إفعال در قرآن بسیار زیاد است که آیه حاضر نمونه‌ای از آن است.

به لحاظ نحوی، جمله «أحییناها» را می‌توان جمله استینافیه در مقام بیان «أرض» دانست؛ و یا حال، و حتی زمخشری بر این باور است که می‌توان آن را صفت برای «أرض» قلمداد کرد (الکشاف، ج۴، ص۱۴) که اگرچه برخی همچون بیضاوی نیز این تحلیل را پسندیده‌اند (أنوار التنزیل، ج‏۴، ص۲۶۷) اما کسانی همچون ابوحیان بشدت بر این تحلیل او خرده گرفته‌اند. (البحر المحیط، ج‏۹، ص۶۴)

حَبًّا

ماده «حبب» در معانی متعددی به کار رفته است؛ دو معنای رایجتر آن، که در قرآن کریم به کار رفته، یکی «دوست داشتن» است و دیگری «دانه».

برخی اساساً به سه اصل و ریشه مستقل برای این ماده باور دارند: یکی همین معنای «دانه»، دیگری لزوم و ثبات (که محبت و دوست داشتن را به این معنا برمی‌گردانند) و سوم کوتاه بودن (قِصَر) (معجم مقاییس اللغة، ج‏۲، ص۲۶) است. اما دیگران همان دو معنا را اساسی دانسته‌اند؛ و در این میان،برخی همه این معانی را به «دوست داشتن» برمی‌گردانند و می‌گویند «دانه» هم از این جهت که محبوب کشاورز است، «حبّ» نامیده شده (التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج‏۲، ص۱۷۸-۱۸۰) و برخی هم «دوست داشتن» را به «دانه» برمی‌گردانند با این توضیح که اصل این کلمه برای گندم و جو و سایر دانه‌های خوردنی به کار می‌رفته، سپس تعبیر «حَبَّةُ القلب» از باب تشبیه قلب به شکل دانه به کار رفته؛ و از اینجا تعبیر «حَبَبْتُ فلانا» در اصل به این معنا بوده که «حبه‌ی قلبم به تو اصابت کرد» و بتدریج برای دوست داشتن به کار رفته است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۱۴)

در هر صورت، معنای «دانه» یکی از معانی پرکاربرد این ماده است. این کلمه، علاوه بر به دو صورت «حَبّ» (إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‏، أنعام/۹۵؛ فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِیدِ، ق/۹) و «حَبّة» (کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، بقرة/۲۶۱؛ وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ‏، أنعام/۵۹) در زبان عربی به صورت «حِبّة» (جمعِ «حِبّ») نیز به کار رفته است؛ برخی گفته‌اند با فتحه برای دانه‌هایی که خودشان خوراکی‌اند (بویژه گندم و جو) به کار می‌رود، اما با کسره برای اشاره به دانه‌هایی که «بذر» گیاهان هستند، می‌باشد؛ و این نیز گفته شده که به دانه‌ی هر چیز دانه‌داری (یعنی حتی عدس و لوبیا و …) «حِبّ» گفته می‌شود و تنها به دانه‌های گندم و جو «حَبّ» اطلاق می‌گردد (معجم مقاییس اللغة، ج‏۲، ص۲۶)

ماده «حبب» جمعاً ۹۴ بار در قرآن کریم به کار رفته است که از این تعداد، ۱۲ مورد در معنای «دانه» و ۸۲ مورد در معانی مربوط به دوست داشتن به کار رفته است.

**************************************************

بازنشر : طب الشفا نیایشگو (بزرگترین منبع ذکر و نیایشهای قرآنی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

نیایشی مجرب دفع شر و بدی – نیایشی دفع ترس از شیطان

نیایشی مجرب دفع شر و بدی – نیایشی دفع ترس از شیطان,نیایشی دفع شر,نیایشی دفع بدی,نیایش دفع شر مزاحم,نیایشی دفع شر شیطان,نیایشی دفع ترس و شر,نیایشی دفع شر مزاحم,نیایشی قرآنی برای دفع شر شیطان,نیایشی در امان ماندن از شر,نیایشی محفوظ ماندن از شر و بدی

دفع شر

در کتاب غنیة الداعی نوشته علی ابن محمّد بن عبدالصمد، آمده:

پیامبر ایزد (ص) فرمود:

ای علی! هر کس از شیطان یا ساحری بترسد ، بایستی بخواند:

إنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ یُغشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ألاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأمْرُ تَبَارَکَ اللهُ رَبَّ الْعَالَمِیْنَ

بحار الانوار، ج۹۲، ص۱۳۲

*****************

حضرت امام صادق (ع) به عبدالله بن جندب فرموده است:

با کسانی که از تو زیادترند ستیزه نکن و کسانی را که از تو پایین‏ترند مورد استهزاء و تمسخر قرار نده.

عبدالله ابی‏لیلی روایت می‏کند که روزی ابوجعفر دوانیقی مرا خواست و چون به مجلس او حاضر شدم گفت:

تعجیل کنید و امام جعفر را نزد من حاضر کنید. ایزد مرا بکشد اگر من او را نکشم. ایزد زمین را از خون من آب دهد، اگر من زمین را از خون وی آب ندهم. پس از صاحب پرسیدم که او چه کسی را می‏خواهد.

گفت: جعفر بن محمد را، در حال گفتگو بودیم که جماعتی آن حضرت را احضار کردند و پیش از آن که پرده بردارند، آن حضرت را دیدم که لب مبارک می‏جنبانید و چون ابوجعفر دوانیقی به او نگاه کرد، گفت:

مرحبا یابن عمی یابن رسول‏ الله و او را با کمال عزت و احترام در پهلوی خود نشانید و گفت: طعام حاضر کنید. من دیدم ابوجعفر خود لقمه در دهان آن حضرت می‏گذاشت و بعد از ساعتی حضرت از آن مجلس برخاست و بیرون آمد.

من گفتم: ای حضرت، فدای تو گردم، تو محبت مرا نسبت به خود می‏دانی.
این دوانیقی قصد کشتن تو را داشت و چون شما وارد شدید، لب مبارک می‏جنبید، شک ندارم که نیایش می‏خواندید، اگر صلاح می‏دانید آن نیایش را به من تعلیم دهید تا چون نزد ایشان بروم آن نیایش را بخوانم که به صحبت ایشان مبتلا گشته ‏ام.

حضرت فرمود:

آن نیایش این است:

ما شاءالله ما شاءالله لا یصرف السوء الا لله ما شاءالله ما شاءالله کل نعمة فمن الله ما شاءالله لا حول و لاقوة الا با الله.

**************************************************

بازنشر : طب الشفا نیایشگو (بزرگترین منبع ذکر و نیایشهای قرآنی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

مرگ سلطان قابوس بن سعید پادشاه عمان

سلطان بی‌پسر و بحران جانشینی در عمان

⬅طبق اعلام منابع رسمی عمانی پادشاه این کشور، سلطان قابوس بن سعید پس از تحمل دوره چندساله بیماری خود امشب از دنیا رفت.

⬅هم‌زمان با اعلام این خبر، ارتش در خیابان‌های مسقط پایتخت این کشور مستقر شده است.

⬅سلطان قابوس که نماد پایداری و ثبات داخلی در عمان شناخته می‌شد از محبوبیت بالایی در بین عمانی‌ها برخوردار بود.

👈اما به دلیل آنکه او فرزند پسری نداشت، همواره بحث و گمانه‌زنی پیرامون جانشینی او وجود داشت و تا این لحظه کسی از جانشین قطعی او مطلع نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

حرز حضرت فاطمه زهرا

حرز حضرت فاطمه زهرا یکی از حرزهای پرفضیلت و عظیم الشان می باشد که دارای خواص و فوائد زیادی می باشد . این حرز برای رفع تب شدید بسیار موثر است …

حرز و نیایشی حضرت فاطمه زهرا (س) برای رفع تب شدید

 

حرز و نیایشی حضرت فاطمه زهرا (س) برای رفع تب شدید,حرز حضرت فاطمه,حرز فاطمه زهرا,حرز مجرب رفع تب شدید,حرز قوی و تضمینی رفع تب,حرز قرآنی برای رفع تب,قوی ترین حرز برای رفع تب شدید,مضمون نیایش و حرز حضرت فاطمه,خواص و فضیلت حرز حضرت فاطمه

حرزی که حضرت فاطمه (س) به سلمان آموخته اند

علاوه بر نیایشی مذکور، حرز و نیایشی دیگری نیز به نقل از کتاب “صحیفه فاطمیه” وجود دارد که حضرت فاطمه (س) به سلمان فارسی برای “دوری از غضب ایزدوند در دنیا و آخرت” و همچنین در “رفع تب شدید” آموخته اند.

سلمان فارسی نقل می‌کند:

” به ایزد سوگند، از روزی که حضرت فاطمه زهرا (س) این نیایش را به من آموختند آن را به بیش از هزار نفر در مکه و مدینه که همگی مبتلا به تب شدید بودند تعلیم دادم و همه آن‌ها با قرائت این نیایش صحت کامل یافتند. 

این نیایش و حرز بدین شرح است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم،

بسم‌الله النور،

بسم‌الله نور النور،

بسم‌الله نور علی نور،

بسم الله الذی هو مدبر الامور،

بسم الله الذی خلق النور من النور،

الحمد الله الذی خلق النور من النور،

و انزل النور علی الطور،

فی کتاب مسطور،

فی رق منشور،

بقدر مقدور،

علی نبی محبور،

الحمدالله الذی هو بالعز مذکور،

و بالفخر مشهور،

و علی السراء و الضراء مشکور

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

**************************************************

بازنشر : طب الشفا نیایشگو (بزرگترین منبع ذکر و نیایشهای قرآنی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

سیب دشمن آبریزش بینی است

این میوه دشمن آبریزش بینی است !🤧

▫️سیب از آن دسته میوه‌ هایی است که به تنهایی می تواند یک آنتی هسیتامین کامل باشد.

+ افرادی که به آبریزش بینی مبتلا می‌شوند می‌توانند روزانه سه بار، یک قاشق غذاخوری سرکه سیب با یک لیوان آب و یک قاشق غذاخوری عسل بنوشند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

به

امام صادق علیه السلام :

♦️هر کس ناشتا یک بِهْ بخورد ،
♦️نطفه اش پاکیزه مى شود
♦️و فرزندش نیکو مى گردد.

📚کافى(ط-الاسلامیه)ج6،ص357،ح3

#طب_اسلامی_ایرانی

 

با انتشار مطالب، گسترش دهنده معارف اهل بیت(ع) باشید و به سلامتی جامعه کمک نمایید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

درمان با برنج و سماق

درمان با برنج_وسماق
در روایت آمده است:
کانَ بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَجَعُ الْبَطْنِ فَأَمَرَ أَنْ یُطْبَخَ لَهُ الْأَرُزُّ وَ یُجْعَلَ عَلَیْهِ السُّمَّاقُ فَأَکَلَهُ فَبَرَأَ.[2]

یعنی امام صادق (ع) شکم_درد داشت امر کرد برای او برنج بپزند و روی آن سماق بریزند آن را میل کرد و خوب شد.

بیماری امام صادق (ع) اسهال شدید معروف به «بَطَن» بود.

امروزه به افرادی که اسهال شدید و مداوم دارند سفارش می‌کنیم همیشه روی غذاهای خود به خصوص برنج ،سماق بریزند زیرا سماق اسهال را درمان می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

شب در کوه و بیابان ماندن ممنوع

شب در کوه و بیابان ماندن ممنوع

 گردش و سفر به #طبیعت و تفریح و لذت بردن از هوای پاک در کوه و جنگل و کویر خوب است و باعث جذب انرژی های مثبت طبیعت می شود.
 اما چیزی که ما با آن شدیدا مخالف هستیم، شب را در طبیعت ماندن و به صبح رساندن است. چون کوه، کویر، جنگل و دریا مرتع و محل زندگی اجنه و شیاطین هستند و
 اگر ما شب هنگام در کویر یا جنگل چادر بزنیم، در واقع غیر مستقیم به این موجودات چراغ سبز نشان داده ایم که به سمت ما بیایند.
و احتمال ابتلا به بیماریهای متافیزیکی را بالا میبرد
انهایی بیمار متافیزیکی هستندبااین کار بیماریشون را تشدید میکنند
 کودکان درصدابتلا به بیماری متافیزیکی بالایی پیدا میکنند

پزشک میگوید خود را در معرض ویروس قرار ندهید تا دچار بیماری نشوید. ما نیز به بیماران متافیزیکی  و حتی به افراد سالم، توصیه می کنیم که اگر به طبیعت می روید، حتما تا قبل از غروب به منزل باز گردید و اکیداً از چادر زدن در شبهای طبیعت خودداری فرمایید. [گول تبلیغات تورهای گردشگری را نخورید] چون با این کار خود را در معرض خطرات متافیزیکی  شدید و گاها جبران ناپذیر قرار می دهید.
        《سیدامان الله میرزایی 》

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی