بخشی از دلایل مخالفت ارتش با انجام عملیات خیبر

 

مشکل نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، برای اجرای عملیات خیبر در محور کوشک زید شلمچه دو عامل اساسی بود.

عامل اول: نداشتن زمان برای اجرا در روز 1362/11/26، هفت روز قبل از اجرای عملیات خیبر در ستاد نزاجا با جناب سرهنگ حسین حسنی سعدی و جناب سرهنگ بهروز سلیمانجاه ملاقات کردم. هر دو این افسران با تجربه و جنگ دیده و مسئول، بسیار ناراحت و ناامید بودند و عملیات قرارگاه کربلا را که ارتش جمهوری اسلامی ایران باید اجرا کند را غیرممکن می‌دانستند. چرا؟ برای اینکه حمله‌ای بود به یک موضع مستحکم، آزمایش شده با آن همه موانع، آن هم بدون شناسایی و آمادگی.

 

عامل دوم: درگیر بودن لشکر های برآورده شده ما (ارتش جمهوری اسلامی ایران) در خطوط تماس دفاعی در سرتاسر جبهه بود. در حالی که حتی یک تیپ را نمی‌توانستیم از خط برداریم. بالأخره هم قرار شد با سه لشکر 77 پیاده و لشکر 21 پیاده و لشکر 92 زرهی (در کنترل قرارگاه نجف بود) وارد عمل شویم. درآخرین جلسه ستاد خاتم(ص)، جناب صیادشیرازی (فرماندهی نزاجا) با ناراحتی گفت: "به هیچ وجه امکان موفقیت نداریم. من با شما 180 درجه اختلاف نظر دارم و این از دو حال خارج نیست. یا دانش نظامی است که از شماها کمتر نیست (خطاب به فرماندهی و ستاد خاتم(ص)) و یا ایمان و اعتقاد که من در آن شکی ندارم."

 

در همین رابطه، اشاره کنم به گزارش کتبی جناب سرهنگ نصرت الله معین وزیری، یکی : از افسران عملیات در قرارگاه کربلا (نزاجا)، به فرماندهی نزاجا که تأکید دارد: " نهایت این عملیات شکست و آبروی ارتش ایران رفته است. شاید هدف برادران هم همین باشد."

 

برشی از کتاب بازخوانی جنگ تحمیلی نوشته امیر سرتیپ عبدالحسین مفید