ایتا لینک

لینک ها و مطالب محبوب و مفید

۵ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

نکات جذب حداکثری

یک نکته راجع به جذب حداکثری

➖ جذب افراد و قشر خاکستری به سمت نظام زمانی مفید فایده هست که ما افراد رو به سمت ارزش‌های اصیل اسلامی بکشونیم

➖ ما با شلوار لی یا آستین کوتاه یا موی فکل یا شال و مانتو یا آهنگ یا شادی مشکلی نداریم ما خشک نیستیم ما مثل برج زهرمار نیستیم

➖ اما افرادی که با این خصوصیات جذب میشن باید فرهنگ شهادت و انتظار منجی در اون‌ها نهادینه شه

➖ به گفته خود نظریه پردازان غربی و شرقی (فرانسیس فوکویاما) شیعه مثل یک پرنده‌ای هست که ولایت زره اون و یک پر او فرهنگ عاشورا و شهادت و پر دیگر او مهدیت و عدالت‌خواهیه

➖ ما در جبهه‌های جنگ چه با دشمن بعثی چه با داعش هیچوقت افرادی رو نداشتیم که با آموزه‌های اسلام مخالف باشن

➖ جذب افراد بدون نهادینه کردن ارزش های اسلامی از براندازی هم خطرناک‌تره!

➖اینکه افراد رو به سمت نظام اسلامی با تفکرات ضددینی و بدون اعتقاد به فرهنگ شهادت و مهدویت بکشونیم یعنی نظام رو استحاله کردیم!

➖ چنین جذبی منجر میشه به براندازی نرم! چرا؟ چون شما یکهو چشم باز میکنید و میبینید یک قدرت نوظهور در جمهوری اسلامی شکل گرفته که اصلا اعتقادی به اسلام نداره!

➖ از جمهوری اسلامی فقط یک اسم باقی مونده و عده‌ی زیادی بیحجاب، بی‌اعتقاد به اسلام، مشروب خوار و‌..‌ که ادعای دفاع از نظام هم میکنن

➖ قطعا این افراد روزی به نظام اصیل اسلامی ضربه خواهند زد و اونوقت ما حسرت میخوریم که چرا اجازه دادیم چنین جریانی در جمهوری اسلامی بوجود بیاد

➖ مشکل دشمن با جمهوری اسلامی نیست! مشکل دشمن با تفکر شیعی ماست! اون‌ها با جمهوری اسلامی‌ای که تفکر شیعی در اون نباشه  مشکلی ندارن و حتی حمایت هم میکنن

➖ مگر از حکومت‌های اسلامی_عربی خاورمیانه حمایت نمیکنن؟ اونا مگه مسلمون نیست؟ بله هستن ولی به اسم و ظاهر! در اونجا شراب خواری رایجه و علیه یمن ائتلاف راه میندازن

➖ پس انقلابی عزیز مراقب باش که جذب حداکثری و مرید افراد شدن به قیمت نادیده انگاشتن دین اسلام تموم نشه چرا که این جذب از براندازی خطرناکتره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

مقاومت مستمر

‍ سخنگوی نُجَباء:

◀️ تنها راه اخراج آمریکا حملات مستمر مقاومت است/ درس‌های مکتب سلیمانی

 

⏪ مهندس «نصر الشَمَّری» با برشمردن برخی آموزه‌های مکتب شهید سلیمانی، تأکید کرد که ادامه حملات ضدآمریکاییِ مقاومت عراق، تنها مسیر مطمئن برای اخراج اشغالگران از این کشور است.

 

🔻 سخنگوی رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ضمن تجلیل از رشادت‌های شهیدان سلیمانی و المهندس، آن دو فرمانده فقید را منبع روحیه و مربی ایمانی برای رزمندگان جبهه مقاومت توصیف کرد.

🔻 مهندس «نصر الشَمَّری» با انتقاد از سیاستمداران ذلیل که مانع اخراج اشغالگران از عراق هستند، تأکید کرد که آمریکایی‌ها جز زبان زور را نمی‌فهمند و تنها راه اخراج آنان، حملات مستمر مقاومت است.

🔻 وی همچنین رژیم‌های عربی سازشکار را "خائن و فاسد" خواند و تصریح کرد که عراق هرگز به پروژه ننگین عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی نخواهد پیوست.

⬇️ گزیده‌ای از مهم‌ترین فرازهای این مصاحبه در پی می‌آید:

 

🔶 شهیدان سلیمانی و المهندس فرماندهان نظامی نبودند که در اتاق‌های جنگ تحت‌الحفظ عملیات‌ها را برنامه‌ریزی کنند؛ بلکه سردارانی محمدی و علوی بودند که خودشان در صف اول حضور داشتند و هیچ‌گاه از ایثار جان در حفاظت از فرزندان مجاهد خود بخل نورزیدند.

🔹 وجود آنان فقط جنبه روحیه‌بخشی نظامی و حماسی نداشت، بلکه برای رزمندگان، منبعی ایمانی، تربیتی و فکری بود؛ ظرفیتی که این دو شهید بزرگوار حتی در سخت‌ترین اوضاع از آن غافل نبودند و همیشه به نماز، دعا و ذکرهای وارده از معصومین علیهم‌السلام توصیه می‌کردند. اینگونه بود که در میدان‌های مختلف علی‌رغم هجوم وسیع دشمنان و شدت درگیری، پیروزی‌های بزرگی محقق شد.

🔶 اگر زندگی آنان مدرسه و مکتب بود، در شهادتشان هزار درس وجود داشت، زیرا این شهادت یک انتخاب الهی بود که قبح جنایت متجاوزان را آشکار کرد. آثار بزرگ و عمیقی بر این عروج ملکوتی مترتب است؛ به‌طوری‌که جهان بعد از شهادت این دو بزرگمرد با جهان قبل از آن متفاوت است و در آینده نزدیک به برکت این خون‌های پاک شاهد نتایج بزرگی خواهیم بود.

🔹 آمریکا جز زبان زور نمی‌فهمد. هیچ‌کس نباید به سروصدا و بوق‌های رسانه‌ای آمریکایی‌ها توجه کند. هرچه آنان بیشتر شوند، مقاومت هم بیشتر می‌شود و به یاری خدا به‌زودی خواهند رفت و مزدوران حقیر خود را در صحنه مجازات تنها خواهند گذاشت.

🔶 عراق هیچ‌گاه با رژیم صهیونیستی رابطه برقرار نخواهد کرد. سرزمین علی، حسین و اباالفضل علیهم‌السلام پاک‌تر از آن است که با سازشکاران آلوده شود. هرکسی که به‌دنبال قدم گذاشتن در این باتلاق باشد، پایان خود را با دست خود رقم زده است.

🔹 رژیم‌های کوچک حاشیه خلیج‌فارس در واقع فقط با اسرائیل سازش نکرده‌اند، بلکه برای تداوم بخشیدن به حیات این رژیم اشغالگر جنایتکار ساخته شده‌اند و هرآنچه در مدت اخیر رخ داد، فقط آشکارسازی مسائلی بود که در خفا انجام می‌شد.

🔶 شهید حاج‌قاسم سلیمانی سخن مهمی با این مضمون داشت که اگر کسی در دنیا مانند شهدا زندگی نکند، شهید نخواهد شد. همانگونه که حیات حاج‌قاسم سلیمانی برای همه مجاهدان و کسانی که در راه امام‌حسین علیه‌السلام گام برمی‌دارند درس‌آموز بود، شهادت او نیز بزرگترین آموزه‌ها را برای آزادگان به همراه داشت./النجبا 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

دولت در جنگ معادلات چند مجهولی قسمت دوم

دولت در جنگ، معادلات چند مجهولی!!!

بخش دوم

 

 

اما در دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنه‌ای تنش با نخست وزیری بسیار زیاد می‌شود. اختلافات به حدی پیش می‌رود که آیت الله خامنه‌ای ابتدا قصد دارد برای ریاست جمهوری نامزد نشود که امام مخالفت می‌کند سپس از امام میخواهد نخست وزیر دیگری را انتخاب کند .محسن رضایی به پیش امام می‌رود و می‌گوید: مصلحت نیست که موسوی عوض شود.تلاش ها برای ابقای میرحسین موسوی از طریق کانال امام برای تحت فشار قرار دادن رئیس جمهوری دنبال می‌شود.

 

 

آیت الله خامنه‌ای در نامه‌ای به امام می‌نویسد:" اگر حضرتعالی تشخیص می‌دهید که باید مهندس موسوی را معرفی کنم، حکم کنید، شما رهبر هستید. شما روز قیامت جواب دارید، ولی من جواب ندارم کسی را که مصلحت نمی‌دانم نخست‌وزیر کنم، مگر این‌که حکم ولی‌فقیه بالای سر او باشد."

ناطق نوری می‌گوید با مهدوی‌کنی و تنی چند برای حل ماجرا به دیدار امام رفتند. امام راضی نشده بود حکم بدهد. گفته بود به‌عنوان یک شهروند نظر می‌دهم. ناطق می‌گوید پس از این جلسه به دیدار رئیس‌جمهور رفته است و ماجرا را شرح داده و گفته: «این دیگر حکم است و امام فقط لفظ حکم را نگفتند. امام تا آخر ایستاده است این‌که ایشان می‌فرمایند جز موسوی خیانت به اسلام است، حکم است.»  

 

 

در مجلس نیز یک گروه 99 نفره با انتخاب موسوی به عنوان نخست وزیر مخالف‌اند اما حمایت امام از موسوی و نامه به نمایندگان مجلس باعث می‌شود تا اکثرا از موضع خود پایین بیاییند.

به این ترتیب دولت چهارم با تحمیل نخست وزیر آغاز می‌شود آن هم در شرایطی که وضعیت جبهه ها بحرانی است.

بهزاد نبوی: " اگر جنگ را به دو دوره تقسیم کنیم؛ نخست از شهریور 59 تا 64، در این دوره نیروهای مسلح ما نه به لحاظ ریالی مشکلی داشتند و نه به لحاظ ارزی، چون کشور هم به لحاظ ریالی و ارزی مشکلی نداشت و حتی وضع اقتصادی کشور و شاخص های اقتصاد کلان در این سال ها از بهترین شرایط بعد از انقلاب محسوب می شود. در این دوره هم ریال و هم ارز مورد نیاز نیروهای مسلح هر چقدر که لازم بوده تأمین شد.

 

 

دومین مرحله از سال 65تا 67 بود؛ یعنی سه سال آخر جنگ. از اواخر 64 قیمت جهانی نفت سقوط کرد و از 34 دلار در هر بشکه به زیر ده دلار و حتی 5 دلار رسید.

از سوی دیگر از همان اواخر 64 یا اوایل 65، ظاهرا بعد از تحویل هواپیماهای جدید میراژ به عراق، بمباران و موشکباران شدید تأسیسات و خطوط لوله نفتی و کشتی های حامل نفت ایران در خلیج فارس شروع شد. این ها سبب شد که صادرات نفت ما که حدود 2 میلیون و 200 هزار بشکه در روز بود، به زیر یک میلیون بشکه در روز تقلیل یابد؛ یعنی هم قیمت یک چهارم شد و هم مقدار صادرات به حدود 35 تا 40 درصد گذشته رسید و به این ترتیب در سه سال پایانی جنگ با اندکی افت و خیز، کاهش درآمد ارزی ادامه داشت و درآمد نفت ما که در سال های 60 ، 61 و 62 حدود 20 میلیارد دلار بود، در سال 64 سیری نزولی را طی کرد و به 13 تا 14 میلیارد و در سال های بعدی به 7 میلیارد دلار رسید.

 

 

با این درآمد حتی اگر جنگ هم نبود اساسا امکان اداره کشور وجود نداشت. بالاخره کشور یک نیاز وارداتی حداقلی داشت که باید تامین می شد که البته طبعا با آن شرایط تحقق نمی یافت. در این شرایط، در دولت آقای مهندس موسوی از این 7 میلیارد دلار حدود سه میلیارد دلار مستقیم به نیروهای مسلح اختصاص می یافت."

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

وداع آلمانی ها با مرکل

این پست جنبه آموزشی برای مسولین دارد.

 

چگونگی وداع آلمانی ها با خانم مرکل 

 

🔺آلمان با ۶ دقیقه تشویق گرم ، در خیابان ها ، بالکن ها ، پنجره ها ، با آنگلا مرکل خداحافظی کرد ، همه کشور برای 6 دقیقه کف زدند .

 

🔺خانم مرکل با شایستگی، مهارت، فداکاری و پاکانه، ۸۰ میلیون آلمانی را برای ۱۸ سال رهبری کرد. و جایش را به جوانترها داد.

 

🔺 شعار نداد، سخنان بیهوده بر زبان نیاورد ... در کوچه های برلین برای عکس گرفتن ظاهر نشد؛ او را "بانوی جهان" لقب دادند و از او به عنوان معادل شش میلیون مرد یاد کردند.

 

🔺در طول ۱۸ سال رهبری بر کشورش ، هیچ تخلفی علیه او ثبت نشد. هیچ یک از بستگان خود را به یک پست دولتی منصوب نکرد.

 

🔺هنگامی که همه کشورهای مسلمان ، به پناهندگان سوری و عراقی پناه ندادند، به آنان پناه داد و مانند مادری مهربان به آنان، بی منت، خانه و خوراک پیشکش کرد.

او اجازه نداد که تصاویرش در هیچ اداره و سازمانی نصب شده یا خیابانی به نامش نامگذاری شود.

 

🔺مرکل مدعی ساخت تمدن نوین و پرشکوه برای کشورش نشد. او جز حقوقی متوسط چیزی دریافت نکرد. هیچ کس رویکرد و کارکردش را ستایش نکرد ، کسانی را که پیش از او در قدرت بودند به چالش نکشید و خدمات آنان را بیهوده نشمرد.

 

 🔺خانم مرکل جایگاه رهبری حزب را ترک و آن را به کسانی دیگری سپرد. آنهم در حالی که آلمان و آلمانی ها، در بهترین وضعیت امنیتی- اقتصادی هستند.

 

🔺واکنش آلمان ها نیز در تاریخ کشور شگفت بود. تقریبا همه مردم در بالکن خانه های خویش، ۶ دقیقه پیاپی و به گونه ای خودجوش، به افتخارش کف زدند. 

 

🔺خانم مرکل آلمان را در اروپا به اوج‌ قدرت رساند و در کمال افتخار، از قدرت و در فضایی دمکراتیک، از رهبری حزب کنار گذاشته شد. رهبری که تحت تأثیر مُد یا مرکز توجه بودن قرار نگرفت؛ املاک و مستغلات ، اتومبیل ، قایق تفریحی و هواپیمایی را برای خود و خانواده اش اختصاص نداد.

 

او رفت و اقوامش ادعای امتیاز نکردند ... هجده سال هیچ گاه کمد لباس خود را تغییر نداد.

 

🔺طی کنفرانسی مطبوعاتی، زن روزنامه نگار از او پرسید: ما متوجه شدیم که شما اغلب یک گونه لباس می پوشید ، آیا تن پوش دیگری ندارید؟ 

 پاسخ داد: "من کارمند دولت هستم، شغلم مانکنی نیست."

 

🔺در کنفرانس مطبوعاتی دیگر، از او پرسیدند: آیا شما خدمتکارهایی دارید که خانه شما را تمیز کرده و وعده های غذایی شما را آماده کنند و سایر امورات خانه داری را انجام دهند؟

پاسخ داد: " نه، من هیچ خدمتکاری ندارم و به آنها نیازی هم ندارم. چون خود من و شوهرم این کار ها را هر روز در خانه انجام می دهیم.

 

🔺سپس روزنامه نگار دیگری پرسید: چه کسی لباس ها را می شوید، شما یا شوهرتان؟ پاسخ داد: "من لباس ها را مرتب می کنم و شوهر من کسی است که با ماشین لباسشویی کار می کند و معمولا در شب ها؛ زیرا شبها فشار روی سیستم برق رسانی کشور کمتر است و مهمتر این که سر و صدای ماشین رختشویی برای همسایه ها ایجاد مزاحمت نکند. خوشبختانه دیواری که آپارتمان ما را از همسایگان جدا می کند به قدر کافی کلفت است.

مرکل ادامه‌داد: "من انتظار داشتم شما از من در مورد موفقیت ها و ناکامی های وظایف و در دولت بپرسید!!!

 

🔺خانم مرکل مانند بیشتر شهروندان، در یک آپارتمان معمولی زندگی می کند. نه کاخی دارد، نه خانه ای پر شکوه.

وی که پیش از برگزیده شدن به عنوان صدر اعظم ، در آپارتمان زندگی می کرد، آن جا را ترک نکرد و در همانجا ماند. 

#اقتصادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی

اعتیاد به جنگ

اعتیاد به جنگ، قطعه ای گمشده 

 

اعتیاد در تعاریف معنای متفاوتی دارد، یکی از تعاریف اعتیاد جایگزینی مزمن در نظر گرفته می‌شود. همچنین اعتیاد پاسخ فیزیولوژیکی بدن به مصرف مکرر مواد اعتیادآور در نظر گرفته می‌شود این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد می‌گردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می‌شود. 

 

اعتیاد موارد بسیاری از انواع مواد و هیجانات را در بر می‌‌گیرد. شاید یکی از موارد اعتیاد که کمتر به آن توجه شده باشد، اعتیاد به جنگ است. جنگ ها با توجه به شرایط خاص خودشان یک محیط پرخطر همراه با استرس بسیار فراوان است، با توجه به همین شرایط بصورت نرمال بدن هر شخصی که در این شرایط قرار می‌گیرد شروع به ترشح دوز بسیار بالا سروتونین، دوپامین، کورتیزول، آدرنالین می‌کند.

 

تشرح دوز بالا این مواد بصورت مداوم در بدن باعث بروز اعتیاد و وابستگی فرد برای حضور در این شرایط می‌شود و زمانی که فرد بخش قابل توجهی از زندگی خود را در شرایط نبرد طی می‌کند ناخودآگاه فرد همواره در این تلاش است که در این شرایط قرار گیرد.

 

نکته قابل توجه این است که طیف قابل توجهی از سربازان حاضر در میدان نبرد را جوانان تشکیل می‌دهند و این طیف به علت اینکه هنوز زندگی اجتماعی خودشان را بصورت کامل تشکیل نداده اند و وابستگی های اجتماعی و احساسی را هنوز بصورت کامل شکل نداده‌اند به صورت کلی می‌توان گفت چیزی برای از دست دادن ندارند. همچنین این افراد چون هنوز فرصت رسیدن به دستاورد قابل توجهی برای زندگی خود نداشته اند با قرار گرفتن در شرایط نبرد به سرعت تبدیل به قهرمان های ملی می‌شوند.

 

همچنین شرایط جنگی به این شکل است که آینده فرد در 24 ساعت آینده مشخص نیست و فرد نمی‌داند که فردا زنده است یا خیر به همین علت فرد تلاش می‌کند در لحظه زندگی کند و همین سبک زندگی و این شرایط پرهیجان جذابیت خاص خود را دارد. همچنین فرصت برای ثبت افتخار و کارهایی که در شرایط عادی برای فرد امکان پذیر نیست برای افراد در شرایط جنگی فراهم می‌شود، حضور در جریان عملیات های پیروز یا انجام کارهایی مثل منهدم کردن یک تانک باعث می‌شود دوپامین در سطح بسیار بالایی در بدن ترشح شود و فرد تا سالهای بعد نیز با تکیه بر این خاطرات به حضور خود در جنگ افتخار کند.

 

همچنین شکل گیری دوستی در جریان جنگ برای سربازان یک شرایط ویژه تلقی می‌شود زیرا در این شرایط خاص افراد زمان زیادی را در کنار یک دیگر می‌گذرانند، افرادی که با یک هدف مشترک در شرایط سخت کنار یکدیگر هستند و مقاطعی برای یک دیگر فداکاری کرده و یکدیگر را نجات می‌دهند نکته قابل توجه این است که این شکل از دوستی ها در شرایط عادی جامعه امکان پذیر نیست.

از طرفی در جریان جنگ احساس مهم بودن برای سربازان به شکل قابل توجهی افزایش پیدا می‌کند و در جامعه این افراد را به عنوان یک ناجی نگاه می‌کند اما زمانی که جنگ پایان یابد این احساس در لحظه از بین می‌رود و دیگر نگاه قهرمانانه و ناجی بودن به سربازان در جامعه وجود ندارد و این مسئله باعث می‌شود سربازان از نظر روحی برای تامین این نیاز و نگاه همواره بخواهند در جریان جنگ حضور داشته باشند. 

 

این موارد در همه سربازانی که در جنگ های مختلف در دنیا حضور داشته‌اند دیده شده است و جنگ ایران و عراق نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در بررسی هایی که از افراد حاضر در جنگ ایران و عراق به عمل آمده بود موارد بسیاری دیده شده بود اما شایعترین این موارد: تجربه استرس شدید و خارج از تحمل فرد به صورت شهادت جمعی از دوستان و همرزمان و یا جراحت دلخراش جمعی دیگر، تجربه مجدد و مکرر حادثه به صورت یادآوری خاطرات ناخوشایند حادثه، کابوسهای تکرار شونده حادثه، احساس یا عمل ناگهانی به صورتی که گویی آن حادثه ناخوشایند در حال تکرار است، آشفتگی شدید به هنگام تماس با موقعیت‌هایی که از جهتی با آن حادثه شباهت دارد، بی علاقگی نسبت به فعالیت‌های مهم زندگی، احساس غریبگی نسبت به دیگران، احساس گناه از زنده ماندن در حالی که همرزمان به شهادت رسیده‌اند. اختلال در حافظه، اختلال در خواب و بی خوابی، کم حوصلگی، حساسیت نسبت به سر و صدا، تحریک پذیری، کاهش بازده کار، سردرد، فراموشی، اضطراب، بی‌اشتهایی، خستگی، عصبانیت، سرگیجه، انزواطلبی، کم حرفی، عدم تمرکز حواس، لرزش دستها، پرخاشگری، تردید در تصمیم‌گیری، بیقراری بوده است.

از بین موارد بروز احساساتی مثل بی علاقگی نسبت به فعالیت‌های مهم زندگی، احساس غریبگی نسبت به دیگران، انزواطلبی، کم حرفی از مواردی است که می‌توان گفت این افراد به حضور در شرایط جنگی عادت کرده و در جریان تغییر این شرایط نتواسته‌اند خود را با شرایط نرمال وقف دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حمید کاووسی